انقد دلم گرفته انقد سکوت کردم و حرف نزدم و نق نزدم که دلم میخواد های های گریه کنم و از تموم ناراحتی هام بگم... میخوام فریااااد بزنم .... خدا میشنوه اما منو دعوت به صبر میکنه اما خدای من تو که منو صبور نیافریدی پس توقع صبر نداشته باش..... دوست دارم انقدددددد بلند فریاد بزنم تا خدا بحرف بیاد باهام حرف بزنه
میدونم بد شدم میدونم نمازام سر یک مین تمومه میدونم اصلا بنده خوبی نیسم اما خدایا من جز تو مگه کسی هم داررررررررم
یه قلب هزار تکه و له شده یه غرور که هیچی ازش نمونده دلش فررررررررررررریاد میخواد.......
کاش ع ق د نکرده بودم .... واقعا برام زود بود ... من تحمل چیزی ندارم خدایا بیا باهام حرف بزن بگو من چه کنمممممم
احتمالا اخر شب بیام حرفای دلمو بزنم :((داغونم داغووووووووووووووون:((
خواهری رمز ندارم
دوس نداری بخونمت؟
وای نگو آجی من فراموشم شده
چی شده؟نگرانم کردی که!
خوبم الان
حالت چطوره نازبانو جانم ؟
خوبم شکر
سلام نازبانو جون...
زودتر بیا و بگو...
چی شده عزیزم با حرفات دلم گرفت...چیزی شده عزیزدلم؟
نازبانوویی ؟؟؟
آروم باش عزیزم.. منتظر پست بعدیت هستم که ببینم چی شده آخه :(
چیشده آجی؟
نگرانت شدم
الان خوبم اجی اما خیلی بد بووووووود
عزیزم:(